نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد دانشگاه
2 دانشگاه
3 عضو هیات علمی گروه معارف اسلامی، دانشگاه آزاد واحد بندرعباس
چکیده
تأثیر مبانی فراتجربی درعلم طب، بیش از علوم دیگر است؛ زیرا موضوع علم طب یکی از ابعاد انسان (بدن) است. هر مکتب طبی، خواسته یا ناخواسته، دیدگاهی ویژه به انسان دارد و وقتی به مطالعه بدن میپردازد، دربارهی مسائلی نظیر وجود روح درانسان، جنبهی الهی انسان و مسائل مرتبط با آن موضعی خاص دارد و باعث تغییر جهت و روش برخی از مباحث طبی میشود.
ازبین مبانی مختلف طب مدرن و سنتی، دراین مقاله، به مبانی انسان شناختی پرداخته شده است. تفاوت طب مدرن و سنتی باعث پیدایش دو مکتب طبی با دو مبنا، رویکرد و روش کاملاً متمایز از یکدیگر شده است. یکی از اندیشههای فلسفی طب مدرن که جایگاه نفی و اثبات آن در فلسفه است وبا این حال، ثمرات آن درپزشکی نیزآشکار شده، مسألهی حذف روح ازبدن انسان است. غفلت ازساحت روحی انسان، درجهتگیری کلی این علم اثرگذار بوده است. دراین پژوهش با تمرکز برمبانی انسان شناسی طب سنتی و طب مدرن، ابتدااین مبانی شناسایی و تبیین میشوند و سپس نشان داده خواهد شد چگونه این مبانی بر روند جهتدهی مباحث طبی تأثیر گذاشتهاند. این مبانی ازسنخ قضایای فلسفی است، یعنی مبتنی بر تجربه وآزمایش نیست؛ بلکه رویکردعقلی است که درجهتگیری مبانی وروش ورویکرد طب تأثیرگذارند.
کلیدواژهها