چکیده : هر امری بدون در نظر گرفتن مصالح و مفاسد آن کاری ابتر است. مصلحت از آن دسته واژگانی است که در عین ظاهری ساده و زودفهم، دارای پیچیدگیهایی است که گاهی بین اندیشمندان در مفهوم و مصادیق آن اختلاف نظر پدید می آید.واژه مصلحت در آن دسته از واژگانی قرار دارد که در عین ظاهری ساده و زودفهم، دارای پیچیدگیهایی است که گاهی بین اندیشمندان در مفهوم و مصادیق آن اختلاف نظر پدید می آید. مصلحت، اختصاص به فقه اسلامی ندارد، در مکتبهای غربی نیز عنصری مهم، کارآمد و حتی گاهی زیربنایی به شمار میرود. در تفکر اسلامی، از مصلحت در دو حوزه مستقل سخن به میان میآید؛ حوزه کلامی (مثل اینکه آیا صدور احکام مبتنی بر مصلحت اولی است؟) و حوزه فقه (مانند آنکه آیا میتوان از مصلحت در استنباط قوانین شرعی بهره برد؟). در این پژوهش کوشیدهایم، مصلحت را در حوزه فقه امامیه و اهل سنت بررسی کنیم. امید است با تبیین این موارد، گامی به سوی روشن شدن برخی از زوایای مصلحت از دیدگاه فقهی برداشته باشیم. واژه های کلیدی: فقه، مصلحت، فقه امامیه، فقه اهل سنت، مصالح مرسله